۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

چرا رنج؟









چه تیپ از افراد عامدانه قدم گذاشتن در راه محرومیت کشیدن را انتخاب می کنند؟ ماکس وبر سه کیفیت مهم و تعیین کننده ای مانند شور و اشتیاق، حس مسئولیت، وحس رعایت تناسب را در مورد سیاسیون شناسائی می کند.اوقبل از هر چیزی شوروشتیاق را به عنوان ایثاری پر شور برای یک آرمان تفسیر می کند. یک چنین اشتیاقی اهمیت حیاتی برای آنهائی که بیشتر درگیر سیاستهای پر مخاطره هستند، دارد. : نام آن سیاست ناراضی بودن است. یک چنین اشتیاقی می باید درهسته مرکزی و قلب هرآنکس و هر فردی باید باشد که تصمیم می گیرد ،بصورت اعلام شده یا ضمنی، زندگی کردن در دنیائی جدا از بقیه هم شهروندان خود را انتخاب می کند: دنیای خطرناکی که قوانین و مقررات نانوشته خود را دارد: دنیای مخالفین سیاسی.




شما همچنین در دفتر انجمن ملی دموکراسی ،زنان و مردانی را می بینید که یک برمه ای ممکن است بگوید که در "سن خوبی " بودند. این به این معنی است که آنها دردوره چهل سالگی خود هستند. وقتی آنها به جنبش برای دموکراسی پیوستند در سنین بیست سا لگی خود بودند یا حتی در اواخر نو جوانی شان،چهره شاداب و چشمان براق، پر تب و تاب به خاطر هدف. حالا آنها آرامتر شده اند،عاقل تر، و مصمم تر، عطش و اشتیاق آنها به علت محاکماتی که از سر گذرانده اند ،صیقل یافته تر شد ه است. شما از آنها سوال نکنید آیا آنها هرگز به زندان رفته اند. شما از آنها بپرسید چند بار به زندان رفته اند بعد جوانان هستند، اما نه خیلی جوان که بیگانه باشند برای بازجوئی پس دادن و یا محبوس شدن. چهره های آنان سرزنده و پر امید است، اما جدی ، رها و آزاد از رنگ توهم.آنها می دانند که گرفتار چه چیزی شده اند آنها با چشمان باز آینده را به چالش کشیدند. اسلحه انها اعتقادشان است ، زره آنها اشتیاق شان , علت این که ما این چنین شیفته وار متعهد هستیم به طوری که صرف نظر می کنیم از راحتیهای متعارف و معمولی موجود چیست؟ با برگشت به تعریف واسلاو هاولز از کار اولیه مخالفان ، ما متعهد هستیم به دفاع از حقوق افراد برای زندگی آزاد ووفادار بودن به حقیقت. به عبارت دیگر، میل و اشتیاق دفاع از آزادی .




ما از رنج و محرومیت لذت نمی بریم، ما خود آزار نیستیم. این به خاطر ارزش بالائی است که ما روی منظورمان از رنج می گذاریم که ماراقادر می کند بعضی وقتها علی رغم میل خودمان، رنج کشیدن را انتخاب کنیم. در ماه می 2003 یک ردیف اتوموبیل اسکورت از اعضاء انجمن ملی برای دموکراسی و هواداران همراه من در یک سفر مبارزاتی به دابایین ، یک شهر کوچک در شمال برمه، از سوی مهاجمینی ناشناخته که نصور میشود زیر نظر حاکمان نظامی عمل میکنند به محاصره در آمده و مورد حمله قرار گرفتیم. هیچ چیز در رابطه با عاقبت کار حمله کنندگان شنیده نشد، اما ما، قربانیان دستگیر شدیم. من به زندان مشهور دیوانگان برده شده و تنها نگهداشته شدم، اما من باید تصدیق کنم ، که نگه داشته شدن در یک خانه کوچک که جدا از اطراق گاه های سایر زندانیان ساخته شده باشد بسیار بهتر است.


قسمت هايي بود از سخنان آنگ سان سوچي؛ از اين به بعد سعي ميکنم قسمتي از سخناني که آنگ سان سوچي که در مصاحبه ها و سخنراني ها بيان کرده بياورم؛ ديد او نگاه او و طرز تفکر او به مبارزه بر عليه ظلم و در راه پيشبرد دموکراسي جالب توجه است

۲ نظر:

  1. سلام
    مطلب جالبی بود کلی آگاه شدیم و استفاده بردیم :)

    پاسخحذف
  2. سلام, خواهش ميکنم , خوشحالم که خوشت اومد :)

    پاسخحذف