۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

یاس توجیه گر




یاس توجیه گر
زمانی آغاز  می شود که چیزی تمام شده است , به بدترین وجه ممکن
یاس توجیه گر یعنی کار تمام است اما نه برای فریب, نه برای خود فریبی
زمانی شما رابطه با کسی را به اتمام می رسانید آن هم به شکلی که هم خود مقصرید هم طرف رابطه تان , حالا یاس توجیه گر به کار می آید که هم شما را فریب دهد و هم آبی بر آتش باشد. می گوید حالا اگر او می ماند چه میشد؟ بهتر که رفت بهتر که تمام شد...
فلسفه این یاس همین ریختن آب بر آتش است همین درمان خود خوری ها, آرامشی مبتذل
فرضا پس از وقوع کودتایی چنین یاسی حاکم می شود البته نه برای همه, فقط برای آنها که قوی نیستند برای شاید اکثریتی که نور پایین حرکت می کنند
این یاس چنین توجیه می کند: حالا اگر کودتا نمی شد چه می شد؟ چه فرقی داشت؟ همینی بود که بود, حتما ضعیف بودیم که بر ما کودتا شد چیزی که ضعیف باشد بهتر که نباشد, حالا مگر او بر سر کار می ماند یا می آمد چه فرقی داشت؟ چه می خواست و چه می توانست بکند؟ ....
شاید این دیالوگ های یاس آور را زیاد شنیده باشید, احتمالا بعد از کودتای 28 مرداد نقل بعضی محافل عوامانه بوده است احتمالا شاید این روزها هم شنیده باشید...
فضای این یاس که می خواهد مغلوب بودن و شدن را توجیه کند به مسمویت فضا اضافه می کند.
به یاس توجیه گر باید گفت عقب را نگاه کن چه کسان و چه چیزهای ارزشمندی که بر باد رفت
فقط فقط فقط به احترام آن ارجمندان, رفته بر خاک  باید دانست بر حق نباید لباس یاس پوشانید
فقط ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر