۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

بگریز از این ورطه


شغال بعد از دیدن ما به دعوتمان لبیک نگفت و پا به فرار گذاشت// چمستان 27 خرداد 91


فرار کن پسر
فرار کن
فرار کن از دست این بشر ناآرام
فرار کن از دست ستم پیشه این انسان
آری اعتمادی نیست فرار کن
همان به که با دوستانت شبانه زوزه بکشید و بودنتان را جمعی به رخ ما بکشید
فرار کن

۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

سخنرانی دکتر سریع القلم در شهرکتاب




بلندگو روشن بود و حسین پاکدل مشغول صحبت کردن بود، لیوان خالی از آب شده بود. در بطری را باز کرد و بطری را کج کرد تا لیوان پر از آب شود؛ بلافاصله پس از اینکه قدری صدای آب آمد ( از خالی بودن لیوان و برخوردقطرات آب به لیوان شیشه ای) آب ریختن را متوقف کرد و لیوان را کج نمود و آب بطری را از کنار لیوان پر کرد تا دیگر بدین ترتیب صدایی ندهد.
در نگاه اول شاید این نکات ظریف آدمها مهم نباشد اما این حکایت از هوش دقت و ظرافت چنین شخصیت هایی دارد. این نمایی که مشاهده شد و در یک متری استاد در نیم رخش ایستاده بودم خیلی توجه ام را جلب کرد و بی سبب ندیدم نگاهم را ننویسم.
از سری نشست های دیدار با اهل قلم شهرکتاب؛  این بار دکتر محمود سریع القلم مبزبان چنین محفلی در شهرکتاب مرکزی بود. محور صحبت ایشان هم بیشتر فرهنگ  و توسعه بود.
دکتر سریع القلم معتقد بود خیلی از مسائل ریشه در فرهنگ دارد فرهنگی که لزوما مقصرش دولت نیست؛ به مثالی اکتفا کرد که شرحش این چنین است:
یک بار با برادرم از تهران به سمت چالوس راه افتادیم به برادرم گفتم تو راننده باش و من می خواهم با کاغذ و قلم به چپ و راست خود در این مسیر نگاهی بیاندازم و کسانی که زباله از پنجره ماشین بیرون می ریزند را بنویسم  با میزان گرم حدودی که یک زباله دارد. شما فکر می کنید وقتی به چالوس رسیدیم چه میزان زباله ای را از تهران تا چالوس من شمردم؟ باور کردنی نیست اما در این 3 الی 4 ساعت حدود 540 کیلو زباله به جاده ریخته شده بود حالا 100 کیلو هم به خاطر ضعف حدسیات و اشتباه محاسباتی کم شود بازهم رقم رقم بالایی است. خب این آیا تقصیر دولت و حاکمیت است؟ یا شما ببینید اینجا در صف عابر بانک وقتی می ایستید نفر پشتی شما در حد 10 سانت هم با شما فاصله ندارد یکبار من ایستاده بودم طرف سرش را روی شانه من گذاشته بود. برعکس در همین امارات فاصله یک متر است. یا رانندگی در امارات به نسبت خیلی بهتر از تهران ماست.
این تفکر البته تفکر چپ است که دولت مقصر است و فقط مشکل را دولت می داند. بله دولت مشکل دارد اما مردم چه؟ مواردی وجود دارد که نشان می دهد مردم به سبب فرهنگی و سواد جایگاه جالبی ندارند. در سال 1830 در انگلستان حدود 60 هزار رمان چاپ می شود، اینجا منظور تیراژ نیست منظور عدد کتاب است. خیلی ها معتقدند علت اینکه انگلستان اولین کشوری بود که برای تغییر و توسعه گام برداشت همین مسائل بود آن وقت شما در ایران ببینید وضعیت چگونه است میزان سواد در مشروطه چه بوده؟ بسیار پایین بوده خب وقتی میزان سواد کم باشد شما چه انتظاری دارید که مشروطه پیروز شود؟
من همیشه به دانشجویانم می گویم که با آمار کار کنید با آمار حرف بزنید گهگاهی از قصد آمار غلط می دهم و جلسه بعد می گویم ببخشید نرخ رشد اقتصادی آلمان را اشتباه گفتم؛ این ببخشید گفتن خیلی مهم است شما یادتان می آید وزیری ببخشید گفته باشد؟ یا نماینده مجلسی به مردم بگوید ببخشید اشتباه کردم؟ من که یادم نمی آید اینها موارد مهمی است که فرهنگ یک ملت را می سازند خود شما آیا به فرزندتان ببخشید گفته اید؟
مشکل دیگری که ما در فرهنگ داریم مشکل معاشرت است آنقدر در معاشرت ها و گفتگو ها اصطکاک داریم و پیچیده هستیم که در معاشرت با یک امریکایی و اروپایی چنین نیستیم این یکی از دلایل توسعه نیافتگی است وقتی نمی توانیم با هم حرف بزنیم.
دکتر محمود سریع القلم دارای مدرک فوق دکترا روابط بین الملل از دانشگاه اوهایو موارد زیاد و متعددی را در این جلسه بیان کرد که متاسفانه خاطرم نیست اما یک نکته جالب که در ایشان به عنوان استاد دانشگاه و روشنفکر مطرح بود این است که ایشان بسیار به آمار و ارقام ایرانی و جهانی مسلط است. مثلامی داند  در روز در 24 ساعت 25 پرواز به ترکیه داریم اما در هفته یک پرواز به پاکستان که اغلب کنسل می شود. یا به آمار دانشجویان تحصیل کرده در خارج کشور اشاره می کند که ریز آمارش را ارائه می دهد و همچنین به میزان نرخ رشد اقتصادی و واردات و صادرات کشورهای دیگر. این بسیار مسئله مهمی است که کمک می کند یک استاد دانشگاه و یک نظریه پرداز وقتی با آمار حرف می زند دائما به روز باشد.
در پرسش و پاسخ پیرامون بهار عربی هم ایشان در مورد تونس گفتند: من به تونس امیدوارم  چون زود جمع شد و نهاد سازی آنجا انجام می گیرد به مصر هم کمی امید دارم منتها تکلیف ارتش باید روشن شود یادمان نرود در مصر کانالهای متعدد ماهواره و خبری، آزادی بیان و رسانه های متعدد هست که این خود به فضای آنجا کمک می کند؛ یمن را نگاه خوشبینانه ندارم و در مورد سوریه هم اوضاع تغییر خواهد کرد مشکل اصلی سوریه تقابل امریکا و ظهور نو ناسیونالیسم روسیه به رهبری پوتین است. در مورد لیبی هم اگر مسائل قبیلگی حل شود اوضاع بهبود می یابد.
ایشان همچنین در مورد ورود نظامیان به عرصه سیاست اشاره کردند که: بعضی ها می گویند ارتش نباید دخالت کند؛ شما نگاهی به کره جنوبی و ترکیه بیاندازید نرخ رشد اقتصادی کره را ببینید( آمار و ارقامی اعلام کردند که خاطرم نیست) متوجه می شوید که ورود نظامیان به سیاست بد نیست. منتها یک شرط دارد؛ در ترکیه و کره جنوبی خواست ارتش پیشرفت کشور بود, آنجا نهادی قدرتمند ویکپارچه وجود داشت که خواهان قدرت ، ثروت وصد البته توسعه بود این اشکالی فی نفسه ندارد

۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

تماما مخصوص





شایع بود که همه تیغ موکت بری دست شان است، چه این طرفی چه آن طرفی؛ شایع بود جر می دهند. هرکس سینه به سینه کسی در می آمد تیغ را از بالا می کشید و خون فواره می زد. ما این صحنه ها را دیدیم.
آن همه نظامی و لباس شخصی ریخته بودند توی خیابان که جنگ آخر الزمان است. شایع بود که می خواهند کار را یکسره کنند. هوا بوی انتقام می داد، بوی برادرکشی، بوی عرق تن و بوی خون مثل هرم گرما از زمین بالا می خزید.*

زخمی تماما مخصوص دائما خودش را به رخ می کشد. زخمی از پری که اعدام شد زخمی از یانوشکا.. زخمی به نام پدر که خاطرش مانده؛ زخمی به نام مادر برای تمام رنج هایش ؛ زخمی به نام هجرت و غربت که اسیر نه نتوانستن گفتن است و تنهایی. همگی زخمی تماما مخصوص هستند برای نویسنده نامداری چون عباس معروفی

داستان تعریف کردن از کتابی که احتمالا کم خوانده شده جفا بر خواننده است هرچند اگر تحلیل های خوب و نقدهای خوب شود اما باز شاید جفا باشد. تماما مخصوص آقای معروفی را بخوانید که داستانی از مهاجرتش را به نگارش درآورده هرچند کاش بیشتر از رنج سفر می گفت تا از رنج غربت. کاش آنجا که می گوید حکمت سیبیل تغییر کرده کاش میگفت چه تغییری دقیقا؛ دوبار نام تغییر آمده بی آنکه نشانی از تغییر بدهد؛ هر آیینه منتظر بودم بگوید رفتار حکمت سیبیل با زن و دخترش آیا تغییری کرده؟ سرنوشت دختر چه شد وقتی زیر بار فشار و دیکتاتوری پدر بود؟

در جای جای داستان نگاه های سیاسی نویسنده که تصویری از 60 ارائه می دهد و یا از سیستم بوروکراسی آلمان ارائه می دهد یا وقتی تم های مختلفی از جنگ که روایتگرش احمد بن بن ( احمد رافت) است  به همراه نگاه هایی به زندگی و عشق هایی که هیچ وقت از بین نمی روند داستان را دچار رخوت نمی کند. به قول خود جناب معروفی شکست زمان هم از عناصر خاص این کتاب است

این کتاب به صورت زیر زمینی و بدون مجوز در دستفروشی های تهران خصوصا اطراف میدان انقلاب یافت می شود


* قسمتی از کتاب تماما مخصوص