۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه

فرد گرایی

روزگاری بود که فکر می کردم آدم جمع گرایی هستم
البته که همیشه برون گرا بوده و هستم
اما همیشه هم، فکر می کردم جمع گرا هستم
نمی دونم شایدم بودم واقعا و الان نیستم
یعنی همیشه از مسافرت های دسته جمعی از محفل های بزرگ از جمع های بزرگ و اینها خوشم می اومد
ولی اخیرا حس می کنم با مهمانی ها با محیط ها و آدم هایی که قرابتم با آنها زیاد نبوده و نیست احساس راحتی ندارم
حس می کنم به فرد گرایی نزدیک تر شدم