۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

درباره رذالت های شخصی

غم انگیز ترین لحظه هر انسان شاید آن لحظه باشد که انسانی پی به رذالت های شخصی خودش برده باشد.
هر انسانی قطعا رذالتی دارد و فضیلتی
اما وقتی انسان مروری بر کرده هایش کند و رذالت های خودش را بیند و خودش را فریب ندهد و دیگران را مقصر جلوه ندهد یک هو فرو می ریزد و می فهمد چقدر پلیدی بر روحش نشسته, کدر کرده, خاک گرفته و...
چندی است گرفتار این حس شده ام
---------
بعد نوشت:
یکی از آثارش این است که از خودی که خود است آدم دور شده, فاصله گرفته؛ گذر زمان آدمها و فرآنیدهای مختلف آدمی را از خودش جدا می کند می کند و می برد و آدمی می فهمد که خودش نیست کس دیگری است با این سوال مواجه می شود که این کیست؟ خودش هست؟ چطور ویژگی های گذشته را ندارد؟ انتخابی کنارش کذاشته یا بی هوا؟
آن چیزهایی که آرامش می دهد را ابتدا باید انتخاب کرد و به کار بست مرحله بعدی تمرکز و فکر بیشتر و فاصله گرفتن تدریجی زا آدم هاست کمی دو دوتا چهار تا خوب است, سکوت سکوت عالی است. خیلی ار دردسرها مال زیاد حرف زدن است مال بیهوده حرف زدن. و به جایش شنیدن و دیدن. البته این پروسه را نمی شود طولانی طی کرد چون با سکوت زیاد آدمی می پوکد. اما برای خارج شدن از این فضا سکوت خوب است.
باید سکوت کرد مرور کرد شنید دید خلوت کرد، کارهایی که آرامش می دهند انجام شد؛ کارهای عقب مانده را انجام داد و کارهای قبلی را کنار گذاشت ؛ موقت البته. و بعد با یک رفرش به زندگی برگشت, هفت هست روز دیگر هم فرصت را کامل مهیا می کند 

۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

دو شخصیت تاثیر گذار اسلامیست های ترک

این روزها بحث انتخابات است و اینکه آیا آنهایی که به تقلب اعتقاد داشتند و شعار رای من کو را می دادند بازهم در انتخابات شرکت می کنند یا نه یکی از چالش های این روزهاست. چالش رای دادن و رای ندادن
در این میان، عده ای از آنها که طرفدار حضور در انتخابات هستند به یک واقعه اشاره می دهند و دلیل رای دادن خود را مطابق با آن جلوه می دهند
حزب اردوغان چگونه بالا آمد؟ آنها از انتخابات شروع کردند به شورای شهر رفتند و با همان انتخابات به قدرت رسیدند بنابراین راه از صندوق رای است و کم کم وارد شدن به شورای شهر و در نهایت ریاست جمهوری
فارغ از هر بحث سیاسی، پیرامون اینکه آیا می شود مدل تحول خواهان ترک را اجرا کرد یا اینکه اصلا میدان بازی در ترکیه با ایارن متفاوت است یا ساختار های سیاسی یا آزادی احزاب یا اینکه در ترکیه شورای نگهبانی حضور دارد یا خیر یا اینکه آیا بسیج می تواند در مساجدی که صندوق رای دارند دخالت کند یا خیز یا اینکه آیا در ترکیه ولایت مطلقه فقیه وجود دارد یا خیر, سوای این مباحث که در نتیجه گیری مهم است باید خاطر نشان ساخت که تحول خواهان مسلمان در ترکیه اینقدر ساده به قدرت نرسیدند.
 درباره زایش نیروی تحول خواهی در ترکیه بوسیله مسلمانانی که به سکولاریسم هم اعتقاد دارند باید نام دو شخص را به خاطر سپارد و در مورد اندیشه ها و کارهایشان مطالعه کرد
سعید نورسی و فتح الله گولن
سعید نورسی (1960 - 1878) متولد روستای نورس از توابع استان بدلیس ترکیه است که مدارج فقهی و علمی در اسلام را زیر نظر اساتید ترک یاد گرفت وی  در جنگ جهانی اول مبادرت به شرکت در جنگ کرد و در نهایت دو سال هم به اسارت در آمد.زندگی سعید نورسی توام با زندان و تبعید های پی در پی بوده, اما این زندانها و تبعیدها باعث نشد او از تربیت شاگردانش دور شود و یا رسالات خود را ننویسد.رساله نور یکی از بنام ترین رساله های نوشتاری اوست. اما از آنجا که وی دائما زیر فشار بود نمی توانست آزادانه پیام خود را به مردم خصوصا مسلمانان برساند.

 دادگاه آفیون در سال ۱۹۴۸ میلادی  انجمنی از علما ودانشمندان را برای تحقیق وبررسی پیامهای نور  تشکیل داد. این دادگاه مدت هشت سال به طول انجامید تا بالاخره در  ۱۹۵۶ م طبق گزارش آن انجمن مبنی بر اینکه در رسالات نور هیچ گونه ضدیت با قانون اساسی وحکومت ترکیه وجود ندارد، صادر شد. بدین ترتیب شاگردن نور آستین‌ها را بالا زدند وچاپخانه‌های استانبول، آنکارا، صامسون و انطالیا(آنتالیا) را برای چاپ پیامها راه اندازی کردند. بدیع الزمان از اینکه رسالات نور چاپ می‌شدند خیلی خوشحال بود و می‌گفت این عید و جشن رسالات نور است. من منتظر چنین روزی بودم.
  اما اندیشه ها و تفکرات نورسی چه بود؟

 انديشمند ترك ياسين آكتاي (1997)، نورسي را يك «شخصيت غيرسياسي، آن جهاني و وفادار» معرفي مي­كند،  برخلاف ساير رهبران مسلمان كه انقلاب مردمي، اما ناموفقي عليه جمهوري سكولار تركيه در 1925 بر پا كردند، نورسي راديكاليسم سياسي را رد كرده و انرژي خود را صرف ترسيم ديدگاه الهي و اخلاقي سازگار با دنياي مدرن كرد. به گفته آكتاي، نورسي در كتاب­هايش، «تركيب بسيار مناسبي از عناصر فرهنگ مردمي، گفتمان­هاي عرفاني ، اسلام ارتدوكس و علم و عقلانيت» را گسترش مي­داد.(9)
تفكرات نورسي در نقطه مقابل همعصران مسلمان وي از قبيل حسن البنّا بنيانگذار اخوان المسلمين مصر بود. دشمنان وي، صهيونيسم يا امپرياليسم غربي نبودند، بلكه فلسفه مادي­گرا و ايدئولوژي كمونيسم بود و غرب مسيحي را متحد اسلام در برابر كمونيسم مي­ديد. نورسي در 1951، يكي از كتاب­هاي خود را  با نامه­اي به واتيكان فرستاد و خواهان اتحاد اسلام ـ  مسيحيت در برابر كفر و الحاد شد.
ميليون­ها پيرو نورسي كه جنبش نور را تشكيل دادند، هميشه از احزاب سياسي اسلامگرا دوري مي‌گزيدند و به احزاب راست ميانه كه وعده شريعت را نمي­دادند، بلكه طرفدار آزادي و مداراي ديني بودند رأي مي­دادند. به گفته حكان ياوز، نورسي برعكس ترك­هاي جوان و كماليست­ها كه از نهاد دولت تعريف و تمجيد مي­كردند، «دولت را خدمتگزار مردم ميدانست و خواهان دولت بي­طرف بدون هيچ ايدئولوژي بود». به‌علاوه او طرفدار نوسازي تركيه و كل جهان اسلام از طريق وارد كردن علم و تكنولوژي غربي بود. نورسي مي­گفت تضادي بين دين و علم وجود ندارد و مورد استقبال جوانان و تحصيل كردگان در نظام آموزش سكولار تركيه واقع شد. رساله نور را ميانه ­روهاي مذهبي به‌خوبي آموزش مي­ بينند، چون بر رابطه بين اسلام و خرد، دين و مدرنيته تأكيد دارد و درگيري بين «شرق» و «غرب» را نه لازم و نه مطلوب مي­داند.
 بدون فهم و درك مناسب جنبش نور و تأثير اجتماعي آن، بعيد است بتوان بسيج آرام و تدريجي خيزش هويت اسلامي در تركيه را درك كرد. حاميان جنبش نور در تركيه بين 5 تا 6 ميليون برآورد مي­شوند كه به‌طور مرتب در اتاق­هاي خصوصي جمع مي­شوند تا رساله نور را تحليل و تفسير كنند. اين اجتماعات همچنين شبكه­ هاي كسب و كاري تشكيل داده­ اند كه فرصت­هايي پديد مي‌آورند و به حتي تهيه سرمايه‌هاي شغلي ـ  تجاري همت مي‌‌‌گمارند.

این مطلب ادامه دارد ...