۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

بازگشت به عقب؟

 مدتها درگیر یه شروع بودم که چطور به بحث درباره نژاد پرستی و روندی که بعضی روشنفکران و صاحب نظران راجع به روند افولی و سراشیبی  تمدن اروپایی معتقدند بپردازم که امروز یکی از دوستان بهم گفت در مونیخ امروز پسری بر صورتم  آب دهان ریخت و هیچ وقت مثل آن لحظه احساس تحقیر نکرده بودم ، شاید بشود گفت حجاب این دوست و مسلمان بودنش باعث تحریک آن جوان مونیخی شده اما باید قبول کرد مسئله نژاد پرستی فقط معطوف به مسلمانان آلمان و اروپا نیست مسئله عمیق تر از این حرف هاست
این قضایای نژاد پرستی جدید در اروپا را نباید ساده از آن گذشت این قضایا حتی ریشه در وقایع اقتصادی هم دارد، خیلی ها معتقدند بر اساس فشار زیاد اقتصادی و بحران های ناشی از آن؛ دولت ها و جناح های رقیب بر سر رقابت های سیاسی رو به پوپولیسمی آورده اند که با فشار بر مهاجران از هزینه های جاری کشور خود کم کرده و علاوه بر آن با نوعی از پوپولیسم جدید بتوانند آرا مردم را جذب کنند این عده معتقدند مسلمانانی که به اروپا مهاجرت می کنند دارای تحصیلات بالایی نیستند و اغلب دارای هیچ فنی هم نیستند  سربار دولت هستند و به هزینه های کشور اضافه می کنند و در وضعیت کنونی بحران اقتصادی در اروپا یکی از راه حل های نجات از این بحران عدم قبول مهاجران و حتی اخراج آنان از کشورشان است؛ عده یی دیگر با موضعی خصمانه معتقدند مسلمانان دارای تفکرات خشن هستند و با جامعه آنان همخوانی ندارند و وقتی آنان خود را همخوان جامعه اروپایی نمی کنند چه دلیلی برای ماندن آنها وجود دارد؟ شاید نمونه بزرگ این  طرز تفکر گرت ویلدرس باشد که  مواضع خصمانه یی علیه مسلمانان می گیرد  پیروزی حزب راستگرای هلندی( البته بوسیله ائتلاف با حزبی دیگر) که نماینده افراطی هلند گرت ویلدرس هم عضو این حزب است ( البته ایشان دادگاه اولشان برگزار شده و نتیجه هنوز مشخص نیست؛ شاید دلیلی باشد برای نگرانی صاحبنظران حوزه اندیشه که آیا بار دیگر نژاد پرستی و نوعی از پوپولیسم با اقبال عمومی مواجهه خواهد شد؟
  سوال اینجاست که چرا پس از 9 سال از حادثه 11 سپتامبر این عده دوباره برای اسلام هراسی تلاش می کنند؟ چه اتفاق جدیدی رخ داده؟

در آلمان  هم اقتصاد دان برجسته یی چون تیلو زاراتسین با انتشار کتاب جدیدش که در بخشی از کتاب کروموزم های مسلمانان را معیوب دانسته موجی از ناراحتی را نزد مسلمانان این کشور را راه انداخته هرچند که از ورود مسلمان و تجدید نسل آن هراس دارند هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل فکری اما عده یی از روشنفکران از سوءاستفاده بعضی احزاب در اروپا از این قضیه نگران هستند و معتقدند مواظبت از مسلمان که مبادا خواهان اسلام رادیکالی از نوع القاعده یی باشند به هراس و ترس و نفرت و توهین و تحقیر نکشد و دست آخر مسلمانان سرنوشت قوم یهود را در اروپا پیدا نکنند، این نگرانی متفکرین به بعضی از سیاستمداران رسیده تا آنجا که  رئیس جمهور آلمان کریستیان وولف می گوید باید قبول کنیم مسلمانان بخشی از جامعه آلمان هستند( تخمین زده می شود 4 میلیون مسلمان در آلمان زندگی می کنند) و مرکل هم این مورد را تصدیق کرده اما گفته آلمان جایی نیست که احکام جزائی اسلام در آن پیاده شود و حقوق مرد ها و زنهای مسلمان اینجا برابر است
در نهایت باید گفت هیچ تمدن و هیچ فکری نیست که نتوان برای آن انحطاط را متصور نشد ؛ گاها در دموکراسی ترین روش هیتلر بیرون می آید و گاها مدرن ترین تمدن هم با خطر انحطاط مواجه می شود 

لینکدونی مرتبط با مطلب:
آیا تمدنِ اروپایی به پایانِ عُمرِ خود نزدیک می شود؟ 
مقاله یی خوادنی از اسلاوی ژیژک پیرامون اینکه چه شد سر از اینجا در آوردیم : گاردین + برگزدان فارسی آن 
 






۱ نظر:

  1. تصویری که اسلامیون افراطی در دنیا ایجاد کرده اند تصویر مطلوبی نیست. و زمان می برد تا این تصویر پاک شود. در حالی که هر لحظه در مکانی حرکتی باعث تجدید خاطرات می شود.
    آیا نزاد پرستی فقط مختص اروپاست؟ ما ایرانیان نزاد پرست نیستیم؟

    پاسخحذف