۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

نوعی دیگر از دروغ


عموما دو نوع دروغ وجود دارد. دروغ رفتاری و دروغ گفتاری
بیشتر از آنکه بشر به مفهوم دروغ فکر کند به دروغ نگفتن فکر می کند؛ این عدم توجه به مفهوم دروغ باعث می شود که بعضا از دروغ گفتاری غافل شود
معمولا حکومت ها هم دو نوع دروغ انجام می دهند
دروغ گفتاری: مثل آنچه که دولت بوش انجام داد و مدعی وجود تسلیحات اتمی در عراق شد, که بعد از فتح عراق مشخص شد صدام  هیچ تلاشی برای تسلیحات اتمی صورت نداده بود
دروغ رفتاری: مثل آنچه که دولت چین انجام می دهد و نرخ یوآن را آنقدر پایین نگه می دارد که با واکنش امریکا و اروپا مواجه می شود که نرخ اصلی یوآن چیزی بیش از این است منتها دولت چین با دروغ نرخ برابری یوآن با یورو یا دلار را پایین نگه می دارد تا برای صادرات کالاهایشان به صرفه تر تمام شود

فارغ از این مبحث دروغ،  می شود به نکته ای کوتاه اشاره کرد که بعضا دولت هایی با همین دروغ ها چه گفتاری و چه رفتاری مردم را فریب می دهند و این دروغ ها به طبع به ضرر مردم تمام می شود.

جدا از اینکه دولت ها می توانند به چه راحتی با دروغ گفتاری مردم خود را فریب دهند مثل انواع تقلب های انتخاباتی در سرتاسر دنیا ؛  باید به این نکته اشاره کرد که بعضی دولت ها ناخودآگاه به واسطه سیستم زور خود بر عرصه های دیگر, آن عرصه ها را مجبور به دروغ گویی می کنند.
جالب است که این رفتار ( دروغ گفتاری) عموما در دولت هایی که می خواهند کمبود خود را بوسیله زور و دستور و فرمایش جبران کنند صورت می گیرد؛ به عنوان مثال دولتی اعلام می کند که هیچ کالای تولیدی حق افزایش قیمت را ندارد. این در حالی است که وضعیت اقتصادی برای آنان ایجاب می کند که قیمت کالایشان را افزایش دهند اما وقتی می بینند ممکن است با توبیخ ها دولت مواجه شوند چه می توانند بکنند؟
تولید محصول با فشار اقتصادی و همان قیمت و در نتیجه ضرر؟
تولید محصول با فشار اقتصادی با همان قیمت اما اندکی تغییر؟
اندکی تغییر مثلا همین می شود که شما بابت آن کالا همان قیمت را دریافت می کنید اما با دروغ گفتاری آن واحد تولیدی صنعتی مواجه می شوید؛ گاه گرم  و وزن ظرف محصول کم می شود گاه گرم و وزن خود محصول جا به جا می شود و ...
در واقع اینجا این سیستم دولتی است که واحد های صنعتی و تولیدی را مجبور به دروغ گفتاری می کند.
؛
بحثی مفصل می طلبد که این نوع دروف رفتاری که حاکمیت به عرصه های تولیدی صنعتی حکمفرما می کند چه تبعاتی برای مردم دارد؟ آیا اصولا این نوع دروغ گفتاری تاثیری به  لحاظ اخلاقی بر روی مردم می گذارد؟ آیا می تواند بر روی سرمایه اجتماعی , اعتماد ها تاثیر بگذارد؟ آیا این مسئله  مسئله ای ساده است و توجه چندانی احتیاج ندارد؟! 

۱۳۹۰ دی ۱۱, یکشنبه

چرا پای عمه در میان است؟


جون عمت
این فقط به درد عمه ات میخوره
عمه منم بلده فلان کارو بکنه
...
عمه تو
مادرتو
....

چند وقتی برایم سوال شده که چرا در ادبیات محاوره ای ما از لفظ عمه و مادر در هنگامه تحقیر و فحش استفاده می شود؟
چرا هنگام فحش رکیک  از بابا یا عمو استفاده نمی شود؟ تا به حال فکر کردیم که چرا برای فحش در ادبیات محاوره ای مردم،  از جنسیت زن مایه گذاشته می شود؟
کاش کسی تاریخ را می جویید و در دل زبان فارسی کمی جستجو می کرد که از چه زمانی برای ادبیات تحقیر آمیز و فحاشی از جنس زن بهره گرفته شده و چرا؟ کاش موضوع تحقیقی برای زبان شناسان می شد ؛ نمی دانم شایدم موضوعی هست و شده و تحقیقی انجام گرفته  و،  بی خبریم؟
در هر حال بهتر است خود ما این وظیفه را بر عهده گیریم و به جای اینکه در ادبیات محاوره ای بگوییم فلان چیز و فلان کار به درد عمه ات می خوره و جنسیت زن را مورد تحقیر قرار دهیم از لفظی دیگر استفاده کنیم؛ اگر ما خود یاد نگیریم و نکوشیم  برای اصلاح زبان و گفتار،  طبعا نمی توانیم به نسل بعد از خود هم این را یاد بدهیم که از این ادبیات استفاده نکنند