۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

پـایـیــز رفـتــه هــای مـرا آورد بـه یــاد


















پـایـیــز رفـتــه هــای مـرا آورد بـه یــاد 
 غمـهــای جـانفــزای مـرا آورد به یاد
مرگ بهار و سبـزه و گل ، مرگ خرمی
مـــرگ امــیــدهای مــرا آورد به یاد
آن بـرگ كــز تــن شــــاخـی شــود جـدا 
 یــار ز مـــن جــدای مرا آورد به یاد
گلهـای بیـوفـا كـه از ایـن بـاغ رفـتـه اند 
 دلــدار بیــــوفــــای مــرا آورد به یاد
كوهی كه زیـر خیـمـه ابـر آرمـیده است 
 غـمـهــای دیـــرپای مــرا آورد به یاد
هـوهـوی تـلخ بــاد و هـیـاهـوی نـاودان 
 زاری و هـای هـای مــرا آورد به یاد
پاییز پیر زرد رخ این فصل غم پرست 
 غمهــا ، گذشته های مــرا آورد به یاد


شعر: خسرو فرشیدورد
عکس:  پاییز آهار شکرآب
دیروز به همراه دوستان فرصتی شد به کوهنوردی در ییلاق تهران یعنی آهار شکرآب برویم و از این پاییز زیبا حظ ببریم، اگر تهران هستید در این یکی دو هفته حتما سری به آنجا بزنید که با وجود سرمای آنجا تا دو سه هفته بعد دیگر اثری از این پاییز نخواهد بود


۲ نظر:

  1. سلام
    چقدر دلم تنگ است براي چنين گردشي
    عكستان برايم باز نشد اما مي توانم تصورش كنم و مسحور رنگ هاي پاييز شوم

    پاسخحذف