۱۳۹۳ تیر ۳۰, دوشنبه

زمانی برای چیدن

یک چیزی برای ماندن، زنده ماندن , زندگی باید باشد که آدم باشد و بماند
یک زمانی هست شغل خوب پول خوب تحصیلات خوب باعث می شود آدم بماند
یا دست کم انگیزه برای زندگی داشته باشد
گاه هم فرد مورد علاقه

------
یک زمانی برایم عکاسی کردن، تفریح، کوه،؛ وبلاگ نویسی، حضور در شبکه های اجتماعی مرا از روزمرگی بیرون می کشید ، انرژی می داد، به زندگی امیدوارم می کرد
کمی بعدتر همه اینها جای خود را به یک فعالیت اجتماعی داد, آنچنان جذبش شده بودم و فرو رفته بودم که تاثیرات عمیقی بر شخصیتم گذاشت, همه چیز خوب پیش می رفت, توانسته بودم تاثیرات بر آن مجموعه بگذارم و ده برابرش هم تاثیرات بپذیرم, هنوز یادگاری های خوبی از آنجا و ایده هایش در شخصیتم هست, و خواهد ماند
یادم است می گفتم اگر... نباشد زندگی برایم معنا ندارد می روم و می روم تا اثر بگذارم
کمی بعد تر اثر گذاری کلا شد مانیفست زندگی
آدمی که اثر نگذارد، اثر نیک , ردپا نگذارد یا آدم نیست یا زندگی نمی کند. 

حالا کمی فاصله گرفتم به عقب تر نگاه می کنم به حال نگاه می کنم, آنجا آباد شده, آبادتر از گذشته, ما به هدف اولیه مان رسیدیم, می خواستیم دیده شود پر رنگ شود بولد شود  و شد, حالا دیگر شاید وقت کوچ رسیده باشد
آرام آرام شروع به کوچیدن کردم, دیگر حالا حداقل رفتن به آنجا برایم اهمیت ندارد, خودش آدمهایش و اهدافش را دوست دارم ولی وقت رفتن فرا رسیده بود

حالا به نوسازی خودم رو آوردم, این متن ها را یادگار می نویسم برای بعد, برای آینده که بودم و چه شدم و چه چیز می خواهم بشوم, موفق می شوم یا نه؟ نمی دانم
فاصله که گرفتم به فکر جدیدی رسیدم, ایده ای نو در ذهنم آمد, راه همان راه هست, همان فعالیت اجتماعی به گونه ای دیگر, دوست دارم با فقر مبارزه کنم و آموزش می تواند یاری رسان باشد,
آنقدر ایده را پروار کردم که خودم لذت بردم, به خودم می گفتم شاید به اندازه کافی در این سالها تجربه کسب کردم, حالا وقتش است به قول آقا هدی میوه ها را چید, 
از اینجا می خواهم به پیش بروم, و این دوباره دارد به من کمک می کند که انگیزه زندگی شود, انگیزه زنده ماندن
آدمی باید نو به نو انگیزه بسازد برای زندگی وگرنه زود فرتوت می شود
این میانه کس, خانواده دلیل خوبی برای زندگی نیست, یعنی به نظرم هیچ وقت شاید نشود, از منظر دیندارانه هم نگاه کنیم می گوید دل بر خدا ببند, هخرچند خییل سخت و پیچیده است که آدم دل به آدمیزاد نبندد اما خب درستش همین است, راه هایی که انسان می گزیند آرمان هایی که او انتخاب می کند بهترین راه برای امید زنده ماندن است 
گفتم وقت رفتن زود فرا خواهد رسید, باید سراغ میوه ها رفت چید و در صندوق گذاشت
گفتم زمان آن چنانی برایم نمانده باید ثمره ای داشت, رد پایی روی شن زار به جا گذاشت و رفت
امیدوارم آنقدر زمان برای چیدن داشته باشم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر