۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه

درباره توهین

موارد متعددی از اهانت به اشخاص و ادیان را در زندگی روزمره شاهدیم. قضیه فیلم بی گناهی مسلمانان بهانه این یادداشت شد تا درباره توهین چیزکی بنویسم
توهین دو قسم دارد
توهین حرفی همانند لفاظی ؛ فحاشی و نسبت دادن و کلا هر نوشته و سخنی که نسبت به کسی داده باشد
توهین عملی مانند آنچه که فردی درباره فرد دیگر یا فردی درباره خودش انجام می دهد

ترانه خوانی شاهین نجفی درباره امام علی النقی یا قرآن آتش زدن تری جونز و رسم کاریکاتورهایی از حضرت محمد و در آخر تهیه فلیمی از زندگانی حضرت محمد همه بر فرض توهین بودنشان از منابع مختلف بی طرف توهین لفاظی است
حتی قرآن آتش زدنی که عمل است صرفا یک عمل مکانیکی است که به ضرر هیچ کس تمام نمی شود قطعا نه متن مقدس نه خدا و نه دین اسلام از این بابت متضرر نمی شود برای یک فرد مسلمان هم با وجود چنین عملی هیچگاه ارزش های معنوی و اعتقادیش تخریب نمی شود؛ ترانه خوانی و رسم کاریکاتور البته در قاموس هنر شاید در این قسم نگنجد که بین آگاهان و ناظران و متفکران بحث است که آیا وقتی کسی حرفش را در قالب هنر بزند و شوخی کند و حتی توهین کند توهین هست یا نه؟ فارغ از آن باید گفت هم رسم کاریکاتور و هم ترانه خوانی باز هم لفاظی است و باز هیچ کس متضرر نمی شود خصوصا توهین شدگان
و اما فیلم؛ فیلم هم از یک نوشته می آید که به صورت تصویر آمده؛ بر مبنای منبع بی طرف به عنوان مثال هیلاری کلینتون که گفته است فیلم مشئز کننده بوده و آن چنان که از فحوای فیلم بر آمده فیلم توهین آمیز بوده، اما سوال اینجاست آیا فیلم به پیامبر اسلام توهین کرده؟
توهینی که به لفاظی و نوشته برآید و توهین شونده را متضرر نکند و از ارزشهایش برای هوادارانش کم نکند چرا باید توهین کننده به دین اسلام و پیامبرش باشد؟ فیلم قطعا فیلم زشت و توهین آمیزی است اما چیزی از دین اسلام یا پیامبر اکرم کم می شود؟ خیر؛ چیزی از دوستی و حب مسلمانان به پیامبرشان می کاهد؟ خیر.
هیچ چیز سخنان او را دگرگون نمی سازد ( 27 کهف)


اما  توهین عملی
پیرامون سوژه که مسلمانان باشد, به نظرم همیشه توهینی که به مسلمانان و دین اسلام می شود از ناحیه خود مسلمانان  انجام می گیرد؛ آن چنان که فرد مسلمان در قالب آنچه که ادعایش را دارد نه تنها ظاهر نمی شود بلکه بر عکس اعتقاد خود را انجام می دهد؛ در لباس دین و ادعای آنچه را که دارد و معتقد است عملی انجام می دهد که منافات با اعتقاداتش دارد؛ این فرد مسلمان هم خود را مسخره کرده هم مسلمانی را و هم دینش را
مسلمانی را فرض کنید که آدم می کشد ربا می خورد ریا می کند دروغ می گوید حق مردم را می خورد کلاه برداری می کند دزدی می کند و در نهایت هم اسمش مسلمان است و هم اعمال دینی هر روزه اش را انجام می دهد, این فرد مسلمان در واقع خودش به اعتقاداتش توهین کرده؛ اگر شخصی که مسلمان نباشد و چنین روش  مسلمانی از او ببیند قطعا به دین اسلام نخواهد گروید؛ او مایه ننگ دین خودش است

توهین به بودیسم از ناحیه یه بودایی؛ توهین به یهودیت از ناحیه یک یهودی، توهین به مسیحیت از ناحیه یک مسیحی و توهین به مسلمانی را فقط یک مسلمان می تواند انجام دهد آنجا که در لباس ادعای خود عملی خلاف آنچه را که معتقد است انجام می دهد و با ریا همچنان به زیست خود تحت نام اعتقادیش ادامه می دهد
----

گناه اینان ( منتقدان مسیحی به باور رایج مسیحیت در قرن 15) هر اندازه سنگین و خوفناک هم که بوده باشد به پای گناه بس بسیار عظیم تر جانیانشان نمی رسد که می کوشند تبهکاریشان را لباس مسیحایی در بپوشانند و چنین بنمایانند که عمل به خواسته دل او می کنند
آخر چه کسی در زمانه ما به مسیح می گرود؟ آنگاه که می بیند ایمان آورندگان به او را حلقوم می شکافند و به آتش و شمشیر خون می ریزند بسی خوف آورتر از راهزنان و آدمکشان- چه کسی رغبت می آورد مسیح را خدمت گذارد وقتی می بیند کسانی بر قهر و قدرت چنگ انداخته اند دیگرانی را که با ایشان در نکته هایی هم آوازی نمی کنند به نام عیسی مسیح در آتش می افکنند و می سوزانند با آنکه فریاد مظلومانه شان از میانه شعله ها بر آسمان می خیزد که به مسیح ایمان می ورزند
                                                                                                                        کاستلیو یک روحانی مسیحی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر