قاضی: همون موقع که تجاور می کردی بهت
تجاوز شد یا قبل از اون که تجاوز کردی؟
شاکی: چه فرقی می کنه؟
قاضی: خیلی فرق داره می تونم برات خسارت
بیشتر یا کمتری بنویسم
شاکی: آقا مهم اینه که به منی که یه عمر زحمت کشیدم برا این مملکت
تجاور شده
قاضی: خب از انی اتفاق ها متاسفانه باب
شده
شاکی: یعنی چی باب شده؟ پس تو اینجا چه
غلطی می کنی؟
قاضی: مودب باش، کاری از ما ساخته نیست،
به سوالام جواب بده خب؟
شاکی: خب
قاضی: هنگامی که بهت تجاوز شد تونستی
چهره اش رو ببینی؟
شاکی: نه اون قدر درد زیاد بود و اونقدر
بهم چسبیده بود که نشد
قاضی: چقدر طول کشید؟
شاکی: دقیق یادم نیست، نیم ساعت ؛ چهل
دقیقه
قاضی: اینم مهمه دقیق روش فکر کن، حالا
بگو ببینم وقتی که رهات کرد تونستی چهره اش رو ببینی؟
شاکی: اونقدر وحشیانه تجاوز کرده بود که
از درد نمی دونستم چیکار باید بکنم و تمام لذتم ور از تجاوزی که کرده بودم از دست
داده بودم...
قاضی( می پرد وسط حرف زدنش): می فهمم؛
متاسفم
شاکی: نتونستم ببینمش وقتی به خودم
اومدم دیدم در حال دویدن داره از من دور میشه
قاضی: چند وقت زا اون واقعه می گذره؟
شاکی: 40 الی 45 روز می گذره چون یکماه
بود که بستری شده بودم از شدت درد نمی تونستم حتی راه برم و تازه 10 الی 15
روزی میشه که راه افتادم
قاضی: تجاوز جدید نداشتی؟
شاکی: نه می ترسم یه کم؛ ذهنیتم؛ احساسم
همه زخمی شده؛ می ترسم یکی بی هوا بهم تجاوز کنه
قاضی: متاسفم، خب اینم مهمه، تو از حقوق
طبیعی ات محروم شدی؛ لذت تجاوزی که می کردی رو از دست دادی و 30 روز کار نکردی
مدعی العموم برات خسارت بیشتری می بره و دادگاه هم از این وضعیت اظهار تاسف می کنه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر